مساله پست قبل حل شد
ولی استرسش تا اخر عمر باهامه ک نکنه بخوان بیان اینجا:/
از دیشب پلکم میپرید چقد زشت ولی شبکاری دیشب خوب بود من تایم بیداریم تا دو و نیم بود بعدش گرفتم سیر دلم خوابیدم
الانم ک خوابیدم روبرو شوفاژ پاهامو دادم سمتش و خودم ولو شدم رو زمین
الانم یه خواب اونجوری دلم میخواد
من ب مامانم رفتم.. تو جاهای شلوغ بهتر خوابمون میبره.. الان ک خلوته و صدای هیچ میاد من بی خواب شدم
آشُـفتـِگـی...برچسب : نویسنده : shabune بازدید : 0